ولسی جرگه یا جهادی جرگه ؟
الف - محشور  الف - محشور

پس از انتخابات گونه ی جنجال بر انگیز ماه سنبله  وپس از چهار ماه نیرنگ ها ، فریب ها ، چال ها ، چا نه زدن ها ،(( تالچال)) رفتن ها ، تهدید ها ،  به داوری کشیدن ها ودست درازیهایی از درون و بیرون ،  اینک ولسی جرگه ی نامنهاد افغانستان در حضور دوسدو چهل و نه وکیل ، بیست و چند وزیر سدو چند مهمان و هزارو چند نیروی امنیتی در پس از چاشت ششم دلو سالجاری خورشیدی ( 26 جنوری سالجاری ترسایی ) گشایش یافت .

          تمام انتخابات دهه ی پسین وازآن جمله انخابات ولسی جرگه ی موجود  ، نسبت نارسایی ها و جهالت خودی ،     دست درازیهای بیگانگان و موجودیت جنگسالاران و جنگ طلبان هیچ گاهی عادلانه شفاف ودادگرانه نبوده و  نخواهد بود ,زیرا موجودیت اینها سد راه شفافیت و عدالت میشود .   

      در دنیای امروز ,نظام های دموکراتیک بالای سه پایه ی اساسی (قوه ی مقننه ، اجراییه  ، و قضاییه ) استوارهستند که درین جمله مهمترین همه قوه ی مقننه میباشد ، زیرا این اورگان پایه های حقوقی و قانونی جامعه را هست میکند که در روشنی و در مطابقت با آن هم مردم و هم اورگانهای دیگر کار وفعالیت و زندگی میکنند و هرگاه این پایه  موجود نباشد ویا معیوب باشد دوام زندگی دموکراتیک نظام ها زیر پرسش جدی میرود .

            صلاحیت و اهمیت این اورگان ازآنست که  اعضای آن راسا از طرف مردم برگزیده میشوند  . انتخابات برای گزینش نمایندگان در جوامع دموکراتیک بر پایه های  پنجگانه ی  :  ((عادلانه  ، همه گانی ، آزاد ، مستقیم ، سری)) استوارست و هرگاه یکی ازین پایه ها موجود نباشد آن انتخا بات را نمیتوان مشروع نامید .   

              حال  هرگاه در روشنی همین اصول پذیرفته شده ی جهانی ، انتخابات پسین ولسی جرگه ی افغانستانرا به ارزیابی بگیریم دیده میشود که این به اصطلاح انتخابات   نه از یک یادو پا بلکه از هر پنج پا ، نه تنها میلنگد که   اصلا بدون این پاها میباشد . زیرا : 

               نخست ازهمه این گویا انتخابات ، همه   گانی نبود یعنی همه مردم امکان گزیدن یا گزیده شدن را نداشتند 

( مردمان ساکن در ولایت غزنی ، ولایت زابل ، ولایت ارزگان ،ولایت هلمند ، ولایت کندهار و ... یا اکثریت قریب به اتفاق شان یا اکثریت شان ویا تعداد از ایشان  درین به اصطلاح انتخابات  یا نتوانستند یا گذاشته نشدند که ازین حق حقه ی خود استفاده کنند ) .

             دو دیگر اینکه نسبت مداخلات و دست درازیهای جنگسالاران ، متنفذین محلی ،  مسوولین دولتی و پولدارانیکه از برکت جهاد ملیونر شده اند ،  مردم نتوانستند از حق بر گزیدن و برگزیده شدن ، آزادانه بهره گیرند .

            سوم اینکه کاندیدانیکه با پول ویا زور آرای مردم را بدست میآوردند برای اینکه مطمین شوند  ,کارت هارا از مردم گرفته و همه را توسط گماشتگان خود به صندوق ها میانداختند  که با این کار  ، اصل مستقیم بودن  وسری بودن  انتخبات نقض و پامال گردیده است . 

                  وسر انجام با نبود چهار اصلیکه در بالا  گفته شد اصل مهم یعنی عادلانه بودن انتخابات خود به خود ازبین رفته است . 

یکی از ویژگیهای شگفت آور انتخابات گونه ی اخیر افغانستان پامال شدن خشن حق (( تعین سرنوشت ملت  ها بدست خود شان )) میباشد . جریان گزینش نمایندگان در ولایت غزنی ، و دیگر ولایات نا امن  ، شاهد گویای این حقیقت میباشد . زیرا کسانیکه از  مردمان آن ولایات در ولسی جرگه  نمایندگی میکنند نه تنها که رای آنهارا بدست نیاورده اند بلکه اصلا  آن مردم این نمایندگآنرا نمیشناسند ، پس چگونه میتوانند از آنها نمایندگی کنند  ؟

          هرگاه به ترکیب این مجلس ژرف نگرانه دیده شود نمیتوان به کارایی آن امیدی داشت زیرا تعداد نمایندگان روشنفکر ،آگاه ،تحول طلب ،تحصیل کرده وهدفمند بسیار اندک ودر اقلیت کامل قرار دارند واین تعداد کم نیز دربند تبار گرایی ، زبان گرایی ،  تنظیم گرایی  ، محل گرایی  و.. دست وپا میزنند . پس هرگاه مجلس گذشته که  با ترکیب بهتر ازین مجلس بود  ، قانون را قاچاق میکرد ( نشر قانون عفو جنگ سالاران ودیگر مجرمین جنگی در جریده ی رسمی بدو ن طی مراحل قانونی ) وپیوسته راه ستیز و عدم همکاری با حکومت و قضا را در پیش گرفته بود ،  ازین مجلس با ترکیب به مراتب بدتر چه انتظاری میتوان داشت ؟

           خوشنماتر اینکه فردای ختم انتخابات اشخاص و محافل معینی با ابراز  زور نمایی ها وتهدید ها امید همکاری و ایفای خدمات لازم به مردم و کشور را به چالش گرفتند . (( عبدالله عبدالله معاون  نظامی شورای نظار  و  رهبر مخالفین دولت ، اظهار داشت که ما در مجلس فعلی بیشتر از نود نفر نماینده داریم ))  وی اضافه نمود که  ))حالا همرای کرزی میفهمم ! )) . مسولین حزب وحدت نیز ادعای  داشتن بیشتر از هفتاد نماینده را نموده اند ، که بدین صورت از مجموع دوسدو چهل و چند نماینده یکسدو شستو چند نماینده ی آن در صف اپو زیشن قرار دارند و هشتادو چند نماینده ی باقیمانده نیزهمه حامیان دولت کرزی نخواهند بودزیرا بیطرف هارا هر کس میتواند ((بخرد)) ویا (( رام )) کند .   

هکذا اکثریت قریب به اتفاق کسانیکه به این مجلس راه  یافته اند کم سواد و حتی بیسواد واز قوماندانان و تفنگ بد ستان جهادی میباشند ازینرو میتوان آنرا بجای ولسی جرگه (( جهادی جرگه )) نامید .                 موجز اینکه با این ترکیب واین ماهیت مردم افغانستان هیچ امیدخدمت ازین به اصطلاح ولسی جرگه ندارند 

ولی همسایه های آزمند و مداخله گری چون ایران و پاکستان ((  بویژه ایران که بهدف صدور انقلاب اسلامی و اهداف دراز مدت دیگر خود  در همه گستره ها سرمایه گذاری کرده و میکند )) در  آن بیشتر هواخواه و خدمت گزار دارند  که بدین وسیله خواهند توانست مداخلات آزمندانه ی شانرا  قانونمند سا خته و وآتش بحران مزمن جاری درین کشور را برای رسیدن به اهداف شوم شان دامن بزنند و آنرا گسترده تر سازند .


January 30th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات